من حدود 5سال این شرایط را تحمل کردم اما دیگر خسته شده بودم. به همین دلیل رابطهام را با او قطع کردم. شاکی ادامه داد: مدتی از او بیخبر بودم تا اینکه یک روز با من تماس گرفت و از من برای شرکت در جشن تولد دوستش دعوت کرد. با اصرار او از محل کارم به خانه دوستش در شمال تهران رفتم اما وقتی وارد شدم دیدم آنها 2 نفری منتظرم هستند.
فکر میکردم افراد زیادی در جشن تولد حضور دارند اما وقتی دیدم آنها فقط 2نفر هستند میخواستم از آنجا بیرون بیایم اما جوان ورزشکار اجازه نداد. او به من یک لیوان آبمیوه تعارف کرد و بعد از نوشیدن آن دچار سرگیجه شدم. چشمانم جایی را نمیدید و روی پاهای خودم بند نبودم و دیگر چیزی به یاد ندارم تا اینکه متوجه شدم جوان ورزشکار و دوستش من را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
حدود ساعت 4صبح بود که به سختی خودم را به خانه رساندم و تا شب خودم را در خانه حبس کردم و فقط این ماجرا را با خواهرم در میان گذاشتم و همان موقع به کلانتری رفتیم و شکایت کردیم. اظهارات دختر جوان در حالی بود که گزارش پزشکی قانونی نیز تأیید میکرد که وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
به این ترتیب چند روز بعد از این ماجرا متهمان در شعبه 72دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. در جلسه محاکمه بعد از آنکه شاکی جزئیات حادثه را بازگو کرد، متهمان در دفاع از خود اتهام رابطه نامشروع با شاکی را قبول کردند اما گفتند این رابطه با رضایت او بوده است. هر چند آنها از دادگاه درخواست عفو و بخشش کردند و گفتند توبه کردهاند اما قضات دادگاه بعد از شور هر دو متهم را محکوم کردند.
متهمان که بهدنبال تبرئه شدن خود بودند به حکم اعتراض کردند و پرونده به شعبه 29دیوان عالی کشور فرستاده شد. هر چند بررسی پرونده چندماه طول کشید اما در نهایت قضات دیوانعالی ورزشکار مشهور و دوستش را به اتهام ارتکاب زنای بدون عنف مجرم تشخیص دادند. براساس رأی صادره ورزشکار مشهور به تحمل 100ضربه شلاق حدی و یکسال تبعید به یکی از شهرهای غربی کشور و همدستش نیز به 100ضربه شلاق حدی و 2سال تبعید به جنوب کشور محکوم شدند.
در همین حال قربانی این پرونده درباره این رأی به همشهری گفت: خدا میداند در این مدت چه شرایط سختی را تحمل کردم. کابوس این حادثه یک لحظه هم رهایم نمیکند. قرار بود من و جوان ورزشکار با یکدیگر ازدواج کنیم اما نمیدانم چطور او این بلا را به سرم آورد. در این مدت بارها میخواستم خودکشی کنم و مدتی است تحت نظر روانشناس و روانکاو قرار دارم. با این حال خوشحالم که قضات قوه قضاییه تحتتأثیر نام او قرار نگرفتند و عدالت را اجرا کردند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه در دادگاه شکایت کردم او من را متهم کرد که با شکایتم میخواهم اخاذی کنم اما این ادعا دروغ است. چون من از راه تدریس و پروژههای ساختمانی به اندازه کافی درآمد دارم. وی افزود: حتی یک مرتبه بعد از دادگاه او به من پیشنهاد کرد تا با یکدیگر به ترکیه و از آنجا به آمریکا برویم و در آنجا زندگی کنیم یا اینکه گفت بیا یک صیغهنامه جعلی درست کنیم اما من هیچ کدام از حرفهایش را قبول نکردم. چون باید عدالت درباره او اجرا شود و فکر نکند بهخاطر مشهور بودنش میتواند زندگی هر کسی را که خواست سیاه کند. براساس این گزارش، با قطعی شدن این رأی پرونده به واحد اجرای احکام ارسال شده است.